هنگام فعالیت در هر بازاری مثل بازار ارزهای دیجیتال، با دو واژه ی عرضه و تقاضا به دفعات مواجه می شوید. اما واقعا عرضه و تقاضا به چه معناست و چه کاربردهایی دارد؟ با وجود اینکه مفهوم آن ممکن است خیلی ساده به نظر بیاید، اما عرضه و تقاضا در واقع یک تئوری در علم اقتصاد است که تغییرات قیمت را در یک بازار رقابتی توضیح میدهد. در این مقاله اندکی با این مفهوم آشنا خواهیم شد.
قانون عرضه و تقاضا رابطهای اقتصادی بین فروشندگان و خریداران کالاهای مختلف است. تئوری عرضه و تقاضا بیان میکند که قیمت یک محصول به در دسترس بودن آن و تقاضای خریداران بستگی دارد. این سناریو را دربارهی عرضه و تقاضا تصور کنید: برای خرید میوه به بازار رفتهاید، اما سال خوبی برای برداشت سیبها نبوده و عرضهی آنها کم شدهاست؛ قیمت حتی از هفتهی پیش هم بالاتر رفتهاست، اما شما این افزایش را میپذیرید و آن را میخرید. در طرف دیگر، در محصولات گلابی نیز وجود دارد. کشاورزان بیشتر علاقه دارند که پیش از خرابی محصولاتشان، هر اندازه که میتوانند بفروشند و به این ترتیب از قیمت آنها میکاهند؛ اما شما عجلهای ندارید و میدانید که اگر آخر روز دوباره برگردید، آنها ارزانتر نیز خواهند شد. برای بیشتر ما به عنوان مصرفکننده، این قوانین ابتدایی عرضه و تقاضا بسیار آشنا هستند؛ در واقع، امر واضحی است که محصولات فراوان ارزان، و محصولات کمیاب، گرانتر هستند، اما این مفاهیم در کسبوکار به شیوههای ظریفتری استفاده میشوند تا بررسی کنند که چه میزان از محصول را احتمالا مشتری با قیمتهای مختلف بخرد یا مقدار محصولی که ارائه میدهید باید چقدر باشد تا بتوانید سوددهی خود را در بازار به بیشترین میزان برسانید. اگر محصول قیمت بالایی داشتهباشد، فروشندگان میزان بیشتری از آن را به بازار عرضه میکنند؛ با این وجود، قیمتگذاریِ بالا میتواند در طرز تفکر خریداران درمورد محصول موردِنظر تأثیر منفی داشتهباشد. اگر مشتری فکر کند که این محصول نسبت به قیمتش ارزش بالایی ندارد، ممکن است محصول ارزانتری را بخرد. قیمت بالاتر باعث میشود که تقاضا کمتر شود که به دنبال آن، عرضه نیز کاهش پیدا میکند.
برای پاسخ به این سوال و درک بهتر، فرض میکنیم که کالای مورد تقاضا سیب قرمز باشد. تقاضای خود را برای آن درنظر بگیرید. درباره این که هر ماه چقدر سیب باید بخرید، چگونه تصمیم میگیرید؟ اما چه عواملی بر این تصمیمگیری اثر میگذارند؟ برخی از این عوامل به شرح زیر هستند:
۱. قیمت کالا
اگر قیمت هر کیلو سیب ۷۰ هزار تومان شود، شما کمتر آن را میخرید و اگر قیمت آن به ۱۰ هزار تومان برسد، شما سیب بیشتری خواهید خرید؛ چون با افزایش قیمت، مقدار تقاضا کاهش و با کاهش قیمت، مقدار آن افزایش مییابد. ارتباط بین قیمت و مقدار تقاضا برای اکثر کالاهای اقتصادی یک ارتباط منفی است، اقتصاددانان این ارتباط معکوس بین قیمت و مقدار تقاضا یک کالا را قانون تقاضا مینامند. به بیان دیگر، قانون تقاضا به شما میگوید: «وقتی قیمت یک کالا افزایش مییابد، با فرض ثابت بودن سایر عوامل، مقدار تقاضای آن کالا کاهش پیدا میکند».
۲. درآمد خریداران
اگر شغل خود را از دست بدهید و بیکار شوید، در خرید سیب شما چه تغییری حاصل میشود؟ به احتمال زیاد، کمتر سیب میخرید. درآمد کمتر به این معناست که مخارج شما در کل کمتر خواهد بود. این یعنی در کل مبلغ کمتری خرج میکنید و مصرف شما از اکثر کالاها کمتر میشود. اگر با کاهش درآمد، تقاضای یک کالا کمتر شود، این کالا را کالای عادی (نرمال) مینامیم. البته همه کالاها نرمال (عادی) نیستند. اگر با کاهش درآمد، تقاضا برای یک کالا افزایش پیدا کند، آن کالا، کالای پست نامیده میشود. یک مثال برای کالای پست، استفاده از اتوبوس برای رفتوآمد است. وقتی درآمد شما کم میشود، احتمالا قادر به خرید خودرو نیستید و تلاش میکنید از تاکسی هم استفاده نکنید. در نتیجه، اتوبوس را برای رفتوآمد انتخاب خواهید کرد.
۳. قیمت سایر کالاها
فرض کنید قیمت سیب سبز کاهش پیدا کند. بر اساس قانون تقاضا شما بیشتر سیب سبز میخرید. به طور همزمان خرید سیب قرمز شما کاهش مییابد. چون سیب قرمز و سیب سبز هر دو خواص مشابهی دارند و به طور یکسان رضایت خاطر شما را فراهم میکنند. اگر کاهش قیمت یک کالا تقاضا برای کالای دیگر را کم کند، در این صورت دو کالا را کالای جانشین مینامیم. کالاهای جانشین کالاهایی هستند که میتوانند به جای هم مورد استفاده قرار بگیرند، مانند هاتداگ و همبرگر یا گوشت قرمز و مرغ.
نتیجه گیری :
بهطور کلی قانون عرضه و تقاضا هر روز در بازار سهام به نمایش در می آید. تقاضای زیاد برای عرضه محدود سهام باعث افزایش قیمت سهم خواهد شد. عرضه بیش از حد سهام و تقاضای ضعیف برای آن باعث افت قیمت می شود. علت بهوجود آمدن صفهای خرید و فروش را میتوان به عدم وجود عرضه و تقاضا در بازار نسبت داد.