بکارگیری بازارساز خودکار منجر به رشد چشمگیر کاربرد حوزه امور مالی غیر متمرکز (DeFi) شد. تا پیش از ابداع AMMها، صرافی های غیر متمرکز مثل همتایان متمرکز خود از دفتر سفارشات یا Order Book استفاده میکردند. اما اکنون بسیاری از DEXها مبتنی بر مدل Automated Market Maker هستند. در این نوشته، با نحوه کارکرد بازارساز خودکار و مزایا و معایب استفاده از آن در صرافی های غیر متمرکز ارز دیجیتال آشنا خواهیم شد.
صرافی متمرکز بر فعالیت معاملهگران نظارت میکند و سیستم خودکاری ارائه میدهد که با استفاده از آن، تطابق سفارشهای مختلف را بررسی میکند؛ به عبارت دیگر، وقتی معاملهگر A تصمیم میگیرد 1 بیت کوین را به قیمت 34000 دلار بخرد، صرافی اطمینان حاصل میکند که معاملهگر B را پیدا کند که مایل است 1 بیت کوین را با نرخ ارز ترجیحی معاملهگر A بفروشد. به این ترتیب، صرافی متمرکز کم و بیش واسطه بین معاملهگر A و معاملهگر B است. وظیفه صرافی متمرکز این است که فرایند را تا حد امکان بدون مشکل پیش ببرد و سفارشهای خرید و فروش کاربران را در مدتزمانی ترجیحاً کوتاه، تطبیق دهد، اما اگر صرافی موفق به انجام این کار نشود و نتواند سفارشهای خرید و فروش بهصورت آنی پیدا کند، چه اتفاقی میافتد؟ در چنین شرایطی میگوییم نقدینگی داراییهای موردنظر کم است. نقدینگی به این موضوع اشاره دارد که چگونه میتوان یک دارایی را بهراحتی خرید یا فروخت. نقدینگی بالا نشان میدهد بازار فعال است و معاملهگران زیادی در حال خرید و فروش یک دارایی خاص هستند. برعکس، نقدینگی کم به این معناست که فعالیت کمتری وجود دارد و خرید و فروش دارایی دشوارتر است. زمانی که نقدینگی کم است، slippage رخ میدهد؛ به عبارت دیگر، قیمت دارایی در نقطه انجام معامله، قبل از تکمیل معامله، به میزان قابلتوجهی تغییر میکند. بهطور معمول، این اتفاق در بازار کریپتو که نوسانات زیادی دارد، بهوفور مشاهده میشود؛ از اینرو صرافیها باید مطمئن شوند که معاملات بهصورت آنی انجام میشود تا slippage قیمتها کاهش یابد.
صرافیهای غیرمتمرکز نقدینگی را سادهتر و ارزانتر به کاربران حوزه بلاک چین و رمزارزها ارائه میدهند. پیش از پیدایش دکسها کاربران با سپردن سرمایههای خود به صرافیهای متمرکز با ریسکهایی از جمله خطر هک شدن، کلاهبرداری صرافیها، امکان بستن حساب کاربران توسط آنها و غیره در این صرافیها روبهرو بودند. از این رو نیاز به دکسها در بلاک چین برای غیرمتمرکز شدن معاملات، یعنی هدف اصلی بلاک چین حس میشد؛ اما پیش از پیدایش AMMها، صرافیهای غیرمتمرکز نظیر EtherDelta و زیرو ایکس پروتکل که بر بستر اتریوم ایجاد شده بودند، در صدد استفاده از مکانیزم دفتر سفارش سنتی بودند. این پلتفرمها با مسائلی همچون کمبود نقدینگی مواجه بودند، زیرا ایجاد هر سفارش مستلزم پرداخت کارمزد و صبر کردن برای تایید بلاک و انجام تراکنش بود. ضعف شبکه اتریوم در مقیاسپذیری و سرعت پایین تراکنشها نیز باعث میشد که فقط تعداد معدودی از تراکنشها قبل از پر شدن بلاک چین با این سفارشات، ثبت شوند. این موضوع برای بازارسازها یا همان ارائهدهندگان نقدینگی در صرافیهای مبتنی بر دفاتر سفارش، مشکلآفرین بود. ایجاد بازار معمولا مستلزم تنظیم دائم سفارشات خرید و فروش بر اساس آخرین قیمت است، حتی اگر سفارش مورد نظر پذیرفته نشود. از آنجایی که هر ثبت سفارش، هزینه و زمان را به همراه داشت، ممکن بود بازارسازها بیشتر از آنکه سود کسب کنند، ضرر کنند. بازارساز خودکار، نقدینگی را ارزانتر ارائه میدهد. حتی کاربران معمولی نیز میتوانند با نقدینگی خود در این نوع صرافیها سهیم باشند و با سپرده گذاری داراییهای خود هم به تامین نقدینگی بازارسازهای خودکار کمک کرده و هم از کارمزد معاملات انجام شده در این مدل صرافیها، پاداش دریافت کنند.
نتیجه گیری :
به کارگیری بازار ساز خودکار موجب تحول چشمگیر در حوزه صرافی های غیرمتمرکز شده است. بزرگ ترین مشکل برای گسترش همگانی DEX ها، مشکل نقدینگی بود که با ایجاد AMM ها این مشکل رفع شده است. AMM ها به تامین نقدینگی موردنیاز صرافی های غیرمتمرکز می پردازند تا با این کار اختلاف قیمت ارزهای دیجیتال را کنترل کنند. با شرکت در یک استخر نقدینگی به عنوان تامین کننده، می توانید کارمزد کسب کنید اما توجه داشته باشید که استخر نقدینگی ریسک افتادن در ضرر ناپایدار را نیز دارد. تامین نقدینگی، نبودن قوانین سخت احراز هویتی، راحتی ایجاد و تعامل با AMM ها از مزایای بازار سازهای خودکار می باشد. ادامه روند قیمتی یک ارز دیجیتال به مدت طولانی، نوسان شدید و ریسک افتادن در ضرر ناپایدار از معایب بازارهای خودکار می باشد.