اگر تحلیل و نقطه نظرات متخصصان فعال در بازارهای مالی را در شبکههای اجتماعی و منابع مختلف دنبال کرده باشید، حتما با اصطلاح واگرایی مواجه شدهاید. برای مثال، ممکن است این جمله را شنیده باشید که رمزارز «بیت کوین» (Bitcoin) در تایم فریم هفتگی واگرایی دارد یا با شکلگیری واگرایی صعودی در سهام شرکت «تسلا» (Tesla) احتمال جهش آن وجود دارد. اما اصلا واگرایی چیست و چه اهمیتی در تحلیل تکنیکال دارد؟ در مقاله امروز قصد داریم ابتدا با زبانی ساده مفهوم واگرایی را تعریف کنیم و سپس به انواع مختلف آن بپردازیم. فراموش نکنید که واگرایی یکی از مفاهیم مهم در تحلیل تکنیکال است و اگر میخواهید مانند حرفهایها در بازارهای مالی معامله کنید باید با چنین مفاهیمی آشنا باشید.
واگرایی عبارت است از ناهماهنگی بین حرکت نمودار قیمت و شاخص فنی. در واقع واگرایی زمانی رخ میدهد که قیمت در جهت مخالف یک شاخص فنی (مثل یک اسیلاتور یا نوسانگر) یا برخلاف سایر دادهها حرکت کند. واگرایی را میتوان یک شاخص هشداردهنده دانست که به سرمایهگذار میگوید روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف یا معکوس شود. این تغییر جهت میتواند به دو صورت انجام پذیرد که به آن واگرایی مثبت و واگرایی منفی میگویند. البته این دو دستهبندی خود ۴ نوع واگرایی ایجاد میکند که در ادامه به معرفی أنواع واگرایی خواهیم پرداخت.
واگرایی مثبت: حرکت به سمت بالاتر از قیمت فعلی امکان پذیر است.
واگرایی منفی: حرکت به سمت پایینتر از قیمت فعلی امکان پذیر است.
بهطور کلی، نمیتوان واگرایی را یک سیگنال دقیق دانست. دلایل زیر از جمله مواردی هستند که تریدرها ترجیح میدهند منحصرا به واگرایی تکیه نکنند:
سیگنالهای تجاری را به موقع ارائه نمیدهد و ممکن است در موقعیتهای حساس تحلیل درستی ارائه ندهد. واگرایی ممکن است برای مدت طولانی بدون تغییر قیمت ادامه پیدا کند و سرمایهگذاران را به اشتباه بیاندازد.واگرایی همیشه در تشخیص معکوس شدن قیمتها صادق نیست و تنها ممکن است در برخی موارد عملکرد درستی داشته باشد. بنابراین بهتر است این تکنیک را صرفا بخشی از تحلیل تکنیکال خود در نظر بگیرید و با اعمال کردن فاکتورهای دیگر، بهترین نتیجه را دریافت کنید. واگرایی را میتوان براساس شاخصها و دادههای فنی مختلفی پیادهسازی کرد که نحوه آن را در ادامه میگوییم.
نتیجه گیری:
برای تحلیلگران و تریدرهای بازارهای مالی، واگرایی یکی از مهم ترین ابزارها جهت تخمین روند یک دارایی خواهد بود. درحقیقت از دایورجنس برای تشخیص روندهای قیمتی دارایی های مختلف استفاده می شود. از طرفی، با وجود اینکه این مفهوم در خلاف جهت مسیر حرکت قیمتی یک دارایی رخ می دهد، می توان با استفاده از آن، اقدام به کسب سود کرد. با این حال این ممکن است مسیر حرکتی آن دارایی کامل نشده و نتوان به طور صحیح Divergence را تشخیص داد؛ از این رو به هیچ وجه نباید مبنای خرید خود را تنها روی آن قرارداد و پیشنهاد می شود در کنار آن، از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز استفاده کرد. اساساً پیشنهاد می شود از اندیکاتورهای MACD و RSI برای تشخیص دایورجنس ها استفاده کنید. درحقیقت اگر بخواهید از اندیکاتور RSI برای تشخیص این سیگنال ها استفاده کنید، بایستی ترازهای زیر 30 و بالای 70 را بررسی کنید.